این منطقه دستبه گریبان مشکلات و نگرانیهای بسیاری در این دوره است. یکی از این مشکلات و شاید مهمترینآن تأمین امنیت انرژی است. در میان همه نگرانیها در بخش انرژی، اتحادیه اروپا نگران آسیب پذیری بازار گاز این منطقه در برابر سلطه یک یا چند شرکت کشورهای تولیدکننده است.
این نگرانی بین اغلب کشورهای واردکننده انرژی مشترک است. این کشورها بیم آن دارند که وابستگی به واردات انرژی از یک منبع، موجب اتکاء و تأثیر پذیری سیاستهای داخلی آنان از این منبع منحصر بهفرد شود.
این تفکر، مسئولان کشورهای اروپایی را برآن داشته تا با اصلاح ساختار بازار انرژی خود و تنوع بخشیدن به این بازار به این نگرانیها خاتمه داده یا حداقل این وابستگی را کاهش دهند.
اکنون پیمانهای مشترکی برای حفظ محیطزیست در جهان در دست اجرا ست و این سیاستها بیشک بخش انرژی در همه کشورهای جهان را تحتتأثیر قرار میدهد.
اتحادیه اروپا نیز مانند دیگر مناطق باید هر سال سهم گاز را در سبد مصرفی انرژی کشورهای این منطقه افزایش دهد. قطعی بودن این سیاست، نگرانیها را افزایش داده است.
به اعتقاد برخی کارشناسان، مصرف گاز اروپا از سال 2015 هر سال 100 تا 200 میلیون متر مکعب افزایش مییابد. براساس آمار شرکت نفت انگلیس در سال 2006 اروپا و کشورهای جمهوری سابق شوروی(اورآسیا) که در حال پیوستن به این منطقه هستند،
در مجموع یک هزارو 146 میلیارد متر مکعب گاز مصرف کردهاند که این میزان با توجه به پیشبینی آینده بیشک رشد روز افزونی خواهد داشت.
همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تأمین گاز، قراردادهای بزرگ و درازمدتی با روسیه دارند و روسیه همیشه مهمترین تأمینکننده گاز این منطقه بوده است.
با وجود اطمینان از قراردادهای مطمئن و سودآور با روسیه که دارنده بزرگترین منابع گاز جهان بوده و شکی نیست که با اتکاء به این منابع، میتواند تا مدتها گاز مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد کشورهای اروپایی را همچون گذشته تأمین کند، اما تلاش برای تنوع منابع تأمین گاز متوقف نشده و نمیشود.
نگرانی از روسیه
این تلاشها از سالها قبل و پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شده بودو نه تنها در گذشته بلکه امروز نیز روسیه با توجه به موقعیت انحصاری خود در تلاش است تا با امضای قراردادهای متعدد بهویژه در زمینه توزیع گاز و خرده فروشی در کشورهای اروپایی، بازار مستحکم و مطمئنی در اروپا به دستآورد.
اما باوجود همکاریهای طولانی گذشته، این تلاشها عامل نگرانی کشورهای اروپایی است. اکنون شرکت گازپروم روسیه و سوناتراک الجزایر مهمترین شرکتهایی هستند که در اروپا فعال بوده و تلاش آنها برای تنوع این منابع ادامه دارد.
براساس اسنادی که از گزارشهای داخلی اتحادیه اروپا منتشر شده، اتحادیه اروپا نگران راهبرد کشورهای ثالث برای سلطه بر بازارهای گاز این منطقه است.
این نگرانیها بیشتر از زمانی، تشدید شد که سیاستهای آزادسازی و خصوصیسازی در روسیه با روی کارآمدن ولادیمیرپوتین تغییر کرده و سرمایهگذاریهای کشورهای اروپایی در روسیه و مشارکت در بخش انرژی این کشور کاهش یافت.
از سوی دیگر سیاستهای تأمین منابع جایگزین برای گاز و نفت از سال 1998 و پیش از آن با جدیت دنبال شده است. با این روند احداث خط لولههای گوناگون و پرهزینه مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله خط لوله باکو - جیحان که در این دوره با حمایت آمریکا ساخته میشود و نفت و گاز را از کشورهای آسیای میانه به مصرفکنندگان در اتحادیه اروپا میرساند.
یکی دیگر از این طرحها ایده خط لوله نابوکو است که 5 سال از آغاز کار رسمی آن میگذرد. با وجود اهمیت و جایگاه این طرح، کشورهای اروپایی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از اجرای آن بهرهمند میشوند، تلاشهای فراوانی برای اجرایی شدن آن انجامدادهاند اما هنوز راه درازی برای اجرایی شدن آن وجود دارد و آمریکا بهطور جدی از این طرح حمایت مالی نمیکند.
نابوکو از نگاه تاریخ
طرح احداث خط لوله نابوکو از سال 2002 در چارچوب یک شرکت سهامی، متشکل از شرکتهای گاز اوام وی(OMV ) اتریش و بوتاش ترکیه مورد توجه قرار گرفت.
نام این طرح از افسانهای قدیمی در باره پادشاهی سامی به نام نابوکو الهام گرفته شده که قوم بنی اسرائیل را پس از تلاش و جنگ بسیار به امنیت و آرامش رساند.
با گسترش شرکاء و مشارکت شرکتهای گاز بلغارستان، مجارستان و رومانی امروز در انتظار شریک ششمی است که هزینههای طرح را برای 5 عضو دیگر کاهش دهد.
این تلاش و جذب سرمایهگذاران بیشتر از اینرو اهمیت دارد که طرح مذکور قصد دارد در آغاز با جریان گاز از آذربایجان کار خود را آغاز کند. توان تأمین گاز این کشور به میزانی نیست که برای راه اندازی طرح مناسب باشد.
به همین دلیل دست اندرکاران طرح با افزایش شرکاء، قصد دارند هزینه طرح را سرشکن کرده و زیان آن را تقسیم کنند تا با تأمین منابع مطمئن و جریان کافی گاز در آینده زیان اجرای طرح پیش از اطمینان به جریان مطمئن گاز جبران شود.
با وجود همه تلاشهایی که شرکای این طرح انجام دادهاند، خط لوله یادشده که قرار بود تا سال 2008 کار خود را حداقل با جریان گاز برخی از کشورهای آسیای میانه آغاز کند. هنوز به مرحله اجرا در نیامده و آینده نامعلومی در انتظار آن است.
این خط لوله در واقع طرحی است که با ایده کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه شکل گرفته است. با وجود پیگیری جدی اتحادیه اروپا برای تحقق این ایده این طرح از زمان بندی و برنامه اعلام شده عقب مانده و هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده است.
علت عمده تأخیر در اجرای این طرح فقدان یک منبع مناسب برای تأمین گاز است. در واقع خط لوله نابوکو بدون جریان گاز ایران در این خط لوله به سوی اروپا اقتصادی نخواهد بود. علاوه براین تنها ایران است که بهعنوان دومین دارنده منابع گاز در جهان جایگزین مناسبی برای روسیه است.
اختلافات سیاسی و تلاشهای آمریکا برای تحریم ایران، از تحقق این ایده جلوگیری کرده ولی اجرای آن اجتنابناپذیر بهنظر میرسد. کشورهای اروپایی هیچ جایگزینی بهجز گاز ایران برای تأمین امنیت انرژی از طریق خط لوله بهعنوان مطمئنترین و امنترین منبع ندارند.
شرکای این طرح هنوز نمیدانند که چه تحولاتی پیش خواهد آمد؟ چه زمانی گاز در این خط لوله به جریان خواهد افتاد و تلاش آنان برای شکل گیری این شرکت نتیجه خواهد داد؟ در عین حال تلاش برای افزایش شرکا میتواند راهحل مناسبی باشد.
افزایش شرکا میتواند اجرای طرح را با تأمین گاز از کشورهای دیگری که در حاشیه دریای خزر امکان تأمین گاز دارند، تا فراهم آمدن امکان حضور ایران عملی کند. این ایده نیز با توجه به هزینه بالای طرح به زودی عملی نمیشود.
آخرین گزارشی که از این طرح در رسانههای اروپایی منتشر شده از احتمال راه اندازی آن تا سال 2013 حکایت دارد. این گزارشها به نقل از سخنگوی کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا از امید به تکمیل و بهره برداری از این طرح حکایت دارد.
هماهنگکننده اتحادیه اروپا در خط لوله نابوکو پیشبینی کرده که تا سال 2017 امکان انتقال گاز ایران از طریق این خط لوله به اروپا فراهم شود. این زمان دقیقا زمانی است که رشد روز افزون مصرف گاز در اروپا در اوج است. ولی همچنان امیدها برای عملیاتی شدن این طرح اندک است.
دو مانع اصلی
برای راه اندازی خط لوله گاز نابوکو دو مانعاصلی وجود دارد؛ نخست نگرانی از تلاش روسیه برای کاهش مشارکت کشورهای آسیای مرکزی و دیگری ضرورت سرمایهگذاری برای تولید و انتقال فناوریهای لازم برای بهینهسازی و کنترل مصرف در ایران است.
در واقع جریان یافتن گاز طبیعی ایران تا سال 2017 در این خط لوله، نیاز به پیش زمینههایی دارد. قراردادهای مستقلی که روسیه با کشورهای مختلف در جمهوریهای سابق خود برای ترانزیت گاز دارد و توافقهای مستقلی که با کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا برای احداث خط لوله صادرات گاز امضاء کرده است، احتمال مشارکت کشورهای آسیای میانه و تأمین گاز کافی و مناسب را کاهش میدهد.
اختلافهای موجود در روابط سیاسی بین اروپا و ایران نیز چشمانداز حل و فصل سریع این مشکل را ترسیم نمیکند تا سرمایهگذاری کافی درزمان مناسب انجام و امکان رسیدن به موعد مقرر برای جریان گاز در خط لوله نابوکو فراهم شود.
مشکل اساسی طرح خط لوله نابوکو اقتصادی نبودن آن بدون مشارکت ایران است و به همین دلیل آمریکا نیز مشارکت جدی در این طرح نکرده است.در حال حاضر بیشترین تلاشها از سوی اتریش بهعنوان بنیانگذار این طرح و شرکت او ام وی صورت میگیرد.
اتریش حدود 70 درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه وارد میکند و نخستین کشور اروپایی است که در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق با این کشور قرارداد خرید گاز منعقد کرد. این کشور برنامه گستردهای برای تبدیل شدن به گذرگاه گاز اروپا دارد.
در حال حاضر نیز اتریش بازار بزرگی است که هر ماه حداقل یک میلیارد متر مکعب گاز در بندر بومگارتنر این کشور معامله میشود. دست اندرکاران امورگاز در اتریش امیدوارند که این بندر در آینده به بزرگترین مرکز تحویل و انتقال گاز در قاره اروپا تبدیل شود.